تاثیر سیاست های دولت بر عرضه و تقاضا چگونه است؟
دولتها وقتی قیمت برخی کالاها و خدمات را ناعادلانه بدانند اقدام به دخالت در آن بازار خواهند کرد. دخالتهایی که میتواند در آینده مشکلات زیادی ایجاد کند. سیاست حداقل دستمزد، سقف اجاره و… از جمله این سیاستهاست که نه تنها به اهداف سیاستگذار نمیرسند که نابرابری را هم تشدید میکنند
بدانند، در بازارها دخالت میکنند تا قیمتها را کنترل کنند تا قیمتها و ساز و کار بازار عادلانه شود و فقر را از بین برود. برای مثال سیاست کنترل اجاره با هدف فراهم شدن مسکن برای همه مردم است، با این وجود چنین سیاستی اصولا آسیب زا است. برای حمایت از اقشار جامعه و کنترل فقر، این مدل سیاستها جوابگو نیست. به جای این کار میتوانیم به برخی افراد کمک نقدی کنیم یا وام دهیم تا مبلغ اجاره خود را تامین کنند، یارانه دستمزد نیز میتواند یکی از سیاستهای دیگری باشد که دولتها برای حمایت از اقشار مختلف از آن استفاده کنند.
البته باید توجه داشته باشیم که این سیاستها هرچند از کنترل قیمتی بهتر هستند، اما باز هم ایده ال نخواهند بود.
مالیات
تمام دولتها از توسعه یافته ترین تا توسعه نیافته ترین آنها، از مالیات برای تامین مالی طرحهای عمومی خود استفاده میکنند. مالیات گرفتن، یکی از بهترین ابزارهای دولت برای تامین مالی است چرا که با گرفتن مالیات پول را از دل جامعه جمع میکند به جای اینکه بخواهد نقدینگی خلق کند و دست به چاپ پول بزند.
نکته مهم درمورد مالیات اینجاست که گرفتن مالیات ابزاری مناسب برای کنترل نظام عرضه و تقاضاست.
تاثیر مالیات بر خریدار
فرض کنید در شهری قرار است یک نمایشگاه برگزار شود. نماینده خریداران میگوید این مالیات باید توسط فروشنده پرداخت شود و نماینده فروشندگان، نظری متفاوت دارد و معتقد است باید خریداران مالیت آن را بپردازند. در این بین مسئول برگزاری نمایشگاه هم معتقد است که مالیات باید به طور منصفانه بین خریداران و فروشندگان تقسیم شود. اما کدام یک درست میگویند؟ خریداران، فروشندگان و یا مسئول برگزاری نمایشگاه؟
اقتصاددانان در این شرایط از اصطلاح تعلق مالیاتی که به نحوه تقسیم و توزیع بار مالیاتی میپردازد، استفاده میکنند.
اگر مالیات فقط توسط خریدار پرداخت شود، تمایل برای خرید کم میشود اما قیمت کاهش خواهد یافت. پس فروشنده نیز باید محصول را ارزانتر بفروشد در نتیجه مالیات، هر دو گروه خریدار و فروشنده را درگیر خواهد کرد.
بنابراین دو نکته در مورد مالیات وجود دارد:
مالیات سبب میشود که انگیزه فعالیتهای اقتصادی کاهش یابد و فروش کالا کمتر شود.
خریدار و فروشنده در تحمل بار مالیاتی سهیم خواهند شد.
تاثیر مالیات بر فروشنده
در نظر بگیرید که سیاست جدیدی اعمال میشود که بر اساس آن باید تمام مالیات بستنی را فروشندگان پرداخت کند حالا با اعمال این سیاست، عرضه بستنی متاثر خواهد شد و فروشندگان بستنی کمتری عرضه خواهند کرد. این در حالی است که تقاضا ثابت است پس با این کار قیمت کالا افزایش خواهد یافت و در نتیجه وضع مالیات بر روی خریدار هم تاثیر خواهد گذاشت.
مالیات و تعلق مالیاتی
باتوجه به آن چه گفته شد، هم خریدار و هم فروشنده در تحمل بار مالیاتی شریک خواهند بود اما هر گروه چه مقدار از مالیات را پرداخت خواهد کرد؟
در وضعیتهای خاص ممکن است مالیات به طور یکسان بین دو گروه تقسیم شود. اما به طور معمول، مالیات همیشه به بازاری تعلق خواهد گرفت که کمکششتر باشد زیرا کشش حاکی از آن است که خریدار یا فروشنده در شرایط نامطلوب، بازار را ترک خواهند کرد.
کشش اندک تقاضا یعنی خریدار جایگزین مناسبی برای جایگزینی کالای مورد نظرش ندارد و در نتیجه مجبور است مالیات بیشتر را هم خودش متحمل شود بنابراین هر سمتی که کشش کمتری برای جایگزینی کالا داشته باشد، مالیات بیشتر را متحمل خواهد شد.